حملات Distributed Denial of Service یا DDoS یکی از جدیترین تهدیداتی هستند که میتوانند عملکرد وبسایتها و سرویسهای آنلاین را مختل کنند. هدف اصلی این حملات، ترکیب ترافیک مخرب با ترافیک عادی وبسایت است تا تشخیص و مقابله با آنها دشوار شود. فرض کنید یک فروشگاه اینترنتی برای بلک فرایدی تخفیفهای ویژهای ارائه کرده است. در چنین شرایطی، تعداد زیادی از کاربران برای استفاده از این تخفیفها به وبسایت مراجعه میکنند. این همان لحظهای است که مهاجمان، ترافیک حمله را به سمت وبسایت هدایت میکنند تا آن را از کار بیندازند.
هرچه حمله پیچیدهتر باشد، جداسازی ترافیک مخرب از ترافیک کاربران واقعی سختتر میشود. در این مواقع، قطع کامل دسترسی به وبسایت برای متوقف کردن حمله، اقدامی اشتباه است که باعث از دست رفتن بازدیدکنندگان واقعی میشود. اما از طرف دیگر، محافظت از وبسایت در برابر چنین حملاتی ضروری است. حالا این سوال پیش میآید: چگونه میتوان یک وبسایت را در برابر حملات DDoS مقاوم کرد و امنیت آن را افزایش داد؟ در ادامه، ضمن بررسی مفهوم حملات DDoS، به معرفی موثرترین روشهای مقابله با این تهدید خواهیم پرداخت.
حمله DDoS چیست؟
حملات DDoS به معنای «حمله توزیعشده انکار سرویس» هستند. این حملات توسط هکرها و باتنتها (شبکهای از دستگاههای آلوده) انجام میشود و هدف اصلی آنها ارسال حجم عظیمی از ترافیک جعلی به سمت سرور، سرویس یا شبکه موردنظر است. این حجم غیرطبیعی از ترافیک، سرویسدهی عادی را مختل کرده و در نهایت باعث از کار افتادن سرویس میشود.
معمولا این نوع حملات وبسایتهای پرترافیک، فروشگاههای آنلاین و سازمانهایی که خدمات دیجیتال ارائه میدهند را هدف قرار میدهد.
در توضیح سادهتر، میتوان حمله DDoS را به ترافیک سنگین و غیرقابلپیشبینی در یک بزرگراه تشبیه کرد که باعث میشود مسیر مسدود شده و خودروهای دیگر نتوانند به مقصد برسند.
اهداف پشت پرده حملات DDoS چیست؟
منابع شبکه، از جمله سرورها، برای پاسخگویی به تعداد محدودی از درخواستها طراحی شدهاند. علاوه بر این، پهنای باند ارتباطی که سرور را به اینترنت متصل میکند نیز محدودیتهای خاص خود را دارد. زمانی که تعداد درخواستها از این ظرفیتها فراتر رود، عملکرد سیستم دچار مشکل میشود. این اختلال میتواند به دو شکل زیر رخ دهد:
- پاسخگویی به درخواستها به شدت کند میشود.
- برخی از درخواستها کاملاً نادیده گرفته میشوند.
دلایل مختلفی پشت این حملات وجود دارد. برای مثال:
- برخی از مهاجمان ممکن است بخواهند کسبوکار یک رقیب را بیاعتبار کنند یا به آن آسیب برسانند.
- در مواردی دیگر، مهاجم برای متوقف کردن حمله، درخواست باج میکند و از این روش، اقدام به اخاذی مینماید.
اما در مجموع، هدف اصلی این است که یک سرویس آنلاین بهطور کامل از دسترس خارج شود و کاربران واقعی نتوانند از آن استفاده کنند.
در ادامه، راهکارهای پیشرفته و تکنیکهای مدرن مقابله با حملات DDoS را بررسی خواهیم کرد تا بتوانید امنیت وبسایت خود را به بهترین شکل ممکن تضمین کنید.
حملات DDoS چگونه عمل میکنند؟
حملات DDoS (حملات توزیعشده انکار سرویس) با بسیاری از حملات سایبری تفاوت دارند؛ چرا که هدف آنها نفوذ به سیستم از طریق شناسایی آسیبپذیریها نیست. در عوض، این نوع حملات از پروتکلهای استانداردی مانند HTTP و TCP بهره میگیرند تا با ارسال حجم عظیمی از درخواستها، منابع شبکه مانند اپلیکیشنها، سرورها و سایر زیرساختها را فراتر از ظرفیتشان مشغول کنند.
وبسرورها، روترها و سایر تجهیزات شبکه تنها قادر به پردازش تعداد محدودی از درخواستها در یک زمان مشخص هستند. مهاجمان با مصرف تمام پهنای باند در دسترس، مانع از دسترسی کاربران واقعی به خدمات میشوند. حملات DDoS معمولاً در سه مرحله اصلی انجام میشوند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
مرحله اول: تعیین هدف
هکرها معمولاً اهداف خود را بر اساس انگیزههایی مانند رقابت تجاری، اخاذی یا حتی منافع سیاسی انتخاب میکنند. این نوع حملات ممکن است بهصورت انفرادی یا بخشی از یک جنگ سایبری بزرگتر انجام شود. در میان اهداف معمول این حملات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فروشگاههای اینترنتی: وبسایتهای فروشگاهی به دلیل اهمیت دسترسیپذیری برای مشتریان، اهداف محبوبی برای حملات DDoS هستند. با مختل شدن این وبسایتها، خرید برای کاربران غیر ممکن میشود و شرکتها متحمل ضررهای مالی میگردند.
- ارائهدهندگان خدمات ابری: شرکتهایی مانند AWS، مایکروسافت آژور یا گوگل کلود که میزبانی دادهها و اپلیکیشنهای دیگر کسبوکارها را بر عهده دارند، بهدلیل حساسیت خدماتشان بهطور مکرر هدف قرار میگیرند. بهعنوان مثال، یکی از بزرگترین حملات DDoS تاریخ علیه AWS، با حجم ترافیک 2.3 ترابیت بر ثانیه انجام شد.
- موسسات مالی: بانکها و مؤسسات مالی یکی از جذابترین اهداف برای مهاجمان DDoS هستند. این حملات میتوانند دسترسی مشتریان به حسابهایشان را مختل کنند. بهعنوان نمونه، در سال 2012، شش بانک بزرگ آمریکایی قربانی یک حمله هماهنگ DDoS شدند.
- ارائهدهندگان نرمافزار بهعنوان سرویس (SaaS): شرکتهایی مانند GitHub، Salesforce و Oracle که خدمات SaaS ارائه میدهند، هدفهای وسوسهانگیزی برای مهاجمان هستند. در سال 2018، GitHub با یکی از بزرگترین حملات تاریخ روبهرو شد که حجم بستههای مخرب آن به 126.9 میلیون در ثانیه رسید.
- شرکتهای بازیسازی: سرورهای بازیهای آنلاین نیز معمولاً توسط کاربران ناراضی یا مهاجمان انتقامجو مورد حمله قرار میگیرند. برای مثال، باتنت Mirai در ابتدا با هدف مختل کردن سرورهای بازی Minecraft طراحی شده بود.
مرحله دوم: ساخت، اجاره یا خرید باتنت
در اغلب حملات DDoS، مهاجمان از یک شبکه باتنت بهره میبرند. باتنتها شامل مجموعهای از دستگاههای آلوده به بدافزار هستند که هکرها میتوانند از راه دور آنها را کنترل کنند. این دستگاهها ممکن است شامل رایانههای شخصی، تلفنهای همراه، دستگاههای اینترنت اشیا (IoT) و سایر تجهیزات متصل به شبکه باشند.
مالکان این دستگاهها معمولا از آلودگی سیستمهایشان و استفاده از آنها برای انجام حملات بیاطلاع هستند. باتنتها گاهی توسط مهاجمان ساخته میشوند، اما در بسیاری از مواقع نیز اجاره یا خریداری میگردند. در بازار سیاه، دسترسی به باتنتها بهراحتی قابل معامله است و به مهاجمان اجازه میدهد تا بدون ایجاد زیرساختهای پیچیده، حملات خود را انجام دهند.
مرحله سوم: آغاز حمله
پس از آمادهسازی باتنت، مهاجمان به دستگاههای تحت کنترل دستور میدهند تا حجم گستردهای از درخواستها یا بستههای داده را به سمت هدف ارسال کنند. هدف از این حمله، اشغال کامل پهنای باند یا منابع محاسباتی سرور است.
در برخی حملات، مهاجمان به جای ارسال تعداد زیادی درخواست ساده، درخواستهای پیچیدهتری ارسال میکنند تا منابع بیشتری از سرور مصرف شود. این استراتژی بهویژه زمانی استفاده میشود که هدف، زیرساختهای بسیار قدرتمندی داشته باشد.
برای مخفی کردن مبدأ حمله، هکرها اغلب از تکنیکی به نام جعل IP استفاده میکنند. در این روش، آدرس IP بستههای ارسالشده به گونهای تغییر میکند که گویی از یک منبع معتبر ارسال شدهاند. یکی از روشهای پیشرفتهتر جعل IP، تکنیک انعکاس (Reflection) است که در آن به نظر میرسد ترافیک مخرب از آدرس IP قربانی ارسال شده است.
فارغ از نوع استراتژی و ابزارهای مورد استفاده، نتیجه حمله DDoS یکسان است: سرور هدف دیگر قادر به پاسخگویی به ترافیک کاربران واقعی نیست و خدمات آنلاین از دسترس خارج میشوند. چنین حملاتی میتوانند خسارتهای گستردهای به کسبوکارها و سازمانها وارد کنند و مقابله با آنها نیازمند ابزارهای پیشرفته و راهکارهای امنیتی مدرن است.
چگونه میتوان حملات DDoS را شناسایی کرد؟
یکی از نشانههای آشکار حملات DDoS، کند شدن یا از دسترس خارج شدن یک وبسایت یا سرویس آنلاین است. بااینحال، چون مشکلات فنی دیگری نیز میتوانند چنین اثراتی داشته باشند، بررسی دقیقتری نیاز است.
ابزارهای تحلیل ترافیک به شناسایی الگوهای غیرطبیعی در دادهها کمک میکنند که ممکن است نشاندهنده حمله باشد. برخی از این نشانهها عبارتاند از:
- حجم غیر معمولی از ترافیک که از یک آدرس IP یا محدوده مشخصی از آدرسها سرچشمه میگیرد.
- تعداد بالای درخواستها از سوی کاربرانی با رفتار مشابه، مثل استفاده از یک دستگاه خاص یا قرار داشتن در یک موقعیت جغرافیایی مشابه.
- افزایش بیدلیل در تعداد درخواستها برای یک صفحه خاص.
- الگوهای غیرمعمول در جریان ترافیک، مانند افزایش ناگهانی و متناوب ترافیک در ساعات خاص.
همچنین لازم است توجه داشته باشید که حمله دیگری به نام DoS وجود دارد که شباهتهای زیادی با DDoS دارد؛ اما تفاوت اصلی آن در منبع ترافیک است. شناخت تفاوت میان این دو نوع حمله میتواند به شما در مقابله بهتر با آنها کمک کند.
انواع حملات DDoS
حملات DDoS به روشهای گوناگونی انجام میشوند و هرکدام لایههای مختلفی از شبکه را هدف قرار میدهند. برای فهم این موضوع، باید بدانیم که شبکههای اینترنتی چگونه کار میکنند. در مدل مفهومی OSI، اتصال شبکه به هفت لایه تقسیم میشود که هر کدام نقش خاصی دارند.
بهطور کلی، حملات DDoS در سه دسته قرار میگیرند: حملات لایه کاربرد، حملات پروتکل و حملات حجمی. یک مهاجم ممکن است بهصورت ترکیبی از این روشها استفاده کند تا سیستم هدف را دچار اختلال کند.
حملات لایه کاربرد (Application Layer Attacks)
حملات لایه کاربرد، که به آنها حملات لایه 7 نیز گفته میشود، مستقیماً روی بخشهایی از شبکه تمرکز میکنند که وظیفه پردازش درخواستهای کاربران را دارند. این حملات با استفاده بیش از حد از منابع سرور، موجب از کار افتادن خدمات آنلاین میشوند.
در این لایه، درخواستهای کاربران به صفحات وب پاسخ داده میشود. ارسال یک درخواست HTTP برای کاربر هزینه زیادی ندارد، اما پردازش آن توسط سرور ممکن است بسیار زمانبر و پرهزینه باشد، زیرا سرور نیاز به بارگیری فایلها و اجرای کوئریهای پایگاه داده دارد. به همین دلیل، تشخیص ترافیک حمله از ترافیک واقعی دشوار است و مقابله با این نوع حمله پیچیدگی خاصی دارد.
سیل HTTP؛ رایجترین حمله لایه کاربرد
در این نوع حمله، مهاجم با ارسال حجم زیادی از درخواستهای HTTP از چندین دستگاه، سرور هدف را اشباع میکند. این فرآیند شبیه به فشردن مکرر دکمه «بهروزرسانی» در مرورگر از دستگاههای متعدد است. نتیجه این حمله کاهش شدید سرعت وبسایت یا حتی از کار افتادن آن است.
حملات لایه کاربرد، به دلیل پیچیدگی بالا و دشواری در شناسایی، یکی از چالشبرانگیزترین انواع حملات DDoS هستند. این حملات ممکن است به یک URL مشخص از آدرسهای IP محدود یا به شکل پیچیدهتر، به URLها و آدرسهای تصادفی انجام شوند که تشخیص و دفاع در برابر آنها را سختتر میکند.
حملات پروتکلی (Protocol Attacks)
حملات پروتکلی، که گاهی بهعنوان حملات خستگی وضعیت (State-Exhaustion Attacks) شناخته میشوند، زیرساخت شبکه را در لایههای 3 (لایه شبکه) و 4 (لایه انتقال) مدل OSI هدف قرار میدهند. این حملات از نقاط ضعف موجود در این لایهها استفاده کرده و با مصرف بیش از حد منابع، مانع از دسترسی عادی کاربران به خدمات شبکه میشوند. تجهیزات شبکه نظیر فایروالها و متعادلکنندههای بار (Load Balancers) در برابر این نوع حملات آسیبپذیرند، چرا که منابع آنها به سرعت اشباع میشود.
مثالهایی از حملات پروتکلی:
1. SYN Flood
این حمله از فرآیند ارتباطی TCP Handshake سوءاستفاده میکند. در یک اتصال TCP معمولی، این فرآیند شامل سه مرحله است:
- یک دستگاه بستهای به نام SYN به سرور ارسال میکند تا درخواست اتصال دهد.
- سرور با بسته SYN/ACK پاسخ میدهد و آماده برقراری ارتباط میشود.
- دستگاه اول بستهای به نام ACK ارسال میکند تا اتصال را تکمیل کند.
در حمله SYN Flood، مهاجم حجم زیادی از بستههای SYN را با آدرسهای IP جعلی به سرور ارسال میکند. سرور به این درخواستها پاسخ داده و منتظر دریافت بسته نهایی ACK میماند، اما این بستهها هرگز ارسال نمیشوند، چون آدرسهای IP منبع جعلی هستند. این امر منجر به ایجاد انبوهی از اتصالات نیمهتمام در سرور شده و منابع سرور را از دسترس خارج میکند.
2. Smurf Attack
این نوع حمله از پروتکل ICMP (پروتکل پیام کنترل اینترنت) استفاده میکند. در حالت عادی، دستگاهها از ICMP برای بررسی وضعیت ارتباط خود استفاده میکنند. یک دستگاه درخواست اکو ICMP ارسال میکند و دستگاه دیگر با یک پاسخ اکو ICMP واکنش نشان میدهد.
در حمله Smurf، مهاجم یک درخواست اکو ICMP با آدرس منبع جعلی (مطابق با آدرس IP قربانی) به یک آدرس پخش شبکه (Broadcast Address) ارسال میکند. این کار باعث میشود تمامی دستگاههای موجود در شبکه، پاسخهایی را به آدرس IP قربانی ارسال کنند. در نتیجه، قربانی با سیل عظیمی از ترافیک ICMP مواجه شده و قادر به پردازش درخواستها نخواهد بود. برخلاف بسیاری از حملات DDoS دیگر، این نوع حمله نیازی به استفاده از باتنت ندارد.
حملات حجمی (Volumetric Attacks)
حملات حجمی با هدف اشباع پهنای باند بین هدف و اینترنت انجام میشوند. در این روش، مهاجم با ارسال حجم زیادی از دادهها، ارتباطات شبکه هدف را مختل میکند. این حملات معمولاً از ابزارهایی مانند باتنتها برای ایجاد ترافیک وسیع استفاده میکنند.
مثالهایی از حملات حجمی:
1. UDP Flood
در این حمله، بستههای جعلی پروتکل دیتاگرام کاربر (UDP) به پورتهای تصادفی سرور هدف ارسال میشوند. سرور تلاش میکند برنامهای را برای پردازش این بستهها پیدا کند، اما چون بستهها جعلی هستند، هیچ برنامهای پاسخگو نخواهد بود. در نتیجه، سرور مجبور میشود یک پیام Destination Unreachable را به فرستنده ارسال کند. این فرآیند باعث مصرف منابع سرور شده و آن را از پاسخدهی به درخواستهای قانونی بازمیدارد.
2. ICMP Flood
این نوع حمله، که به نام Ping Flood نیز شناخته میشود، با ارسال تعداد زیادی درخواست ICMP از آدرسهای IP جعلی، سرور هدف را تحت فشار قرار میدهد. سرور موظف است به تمامی این درخواستها پاسخ دهد و به همین دلیل به سرعت اشباع میشود.
برخلاف حملات Smurf که از دستگاههای شبکه برای تقویت ترافیک استفاده میکنند، در حملات ICMP Flood مهاجم از یک باتنت برای ارسال مستقیم درخواستهای ICMP استفاده میکند. این کار سرور هدف را به نقطهای میرساند که دیگر نمیتواند به درخواستهای قانونی پاسخ دهد.
Amplification؛ نمونهای دیگر از حملات حجمی
یکی از رایجترین نمونههای حملات حجمی، حمله DNS Amplification است. در این حمله، مهاجم درخواستهای متعددی را برای جستوجوی DNS به سرورهای عمومی ارسال میکند. این درخواستها بهگونهای طراحی شدهاند که آدرس IP منبع آنها جعلی و متعلق به قربانی باشد. مهاجم از سرورهای DNS میخواهد که اطلاعات زیادی را در پاسخ به این درخواستها بازگردانند.
سرورهای DNS، بدون اطلاع از جعلی بودن آدرس IP، پاسخهایی با حجم بالا را به قربانی ارسال میکنند و قربانی با ترافیکی بیش از حد توان خود مواجه میشود.
برای توضیح سادهتر، میتوان این حمله را به فردی تشبیه کرد که با یک رستوران تماس میگیرد و درخواست میکند فهرست تمام غذاهای منوی رستوران برای او خوانده شود، اما شماره تلفن قربانی را بهجای شماره خود ارائه میدهد. رستوران نیز لیستی طولانی از غذاها را برای قربانی ارسال میکند.
در این حمله، مهاجم بهطور مشابه، با آدرس IP جعلی درخواستهای خود را به سرور DNS میفرستد و پاسخهایی حجیم از سوی سرور مستقیماً به دستگاه قربانی ارسال میشود. قربانی که هیچگاه چنین درخواستهایی نکرده است، با حجم بالایی از دادهها روبهرو شده و در نهایت از دسترس خارج میشود.
حملات چند برداری (Multivector)
در فضای اینترنت امروزی، حملات DDoS در انواع و اشکال گوناگونی دیده میشوند. این حملات ممکن است از یک منبع غیر جعلی و ساده آغاز شوند، اما گاهی نیز به شکل حملات چندبردار (Multivector) پیچیده و پیشرفته بروز میکنند.
حملات چند بردار با استفاده از روشهای مختلف و مسیرهای گوناگون، دستگاه هدف را تحت فشار قرار میدهند. هدف این حملات، ایجاد اختلال در راهکارهای امنیتی و کاهش خطر است که توسط سیستم هدف پیادهسازی شدهاند.
برای مثال، یک حمله چند برداری ممکن است بهطور همزمان از DNS Amplification (که لایههای 3 و 4 را هدف قرار میدهد) و HTTP Flood (که لایه 7 را مختل میکند) استفاده کند. ترکیب این دو روش، علاوه بر فشار بر زیرساخت شبکه، فرآیند شناسایی و مقابله با حمله را برای مدیران شبکه بهشدت دشوارتر میکند.
این نوع حملات به دلیل پیچیدگی و تنوع در طراحی، چالشی بزرگ برای سیستمهای امنیتی مدرن به شمار میآیند. توانایی آنها در تغییر مسیر حمله و استفاده همزمان از چندین لایه شبکه، مقابله با آنها را بسیار دشوار و زمانبر میسازد.
راهکارهای مقابله با حملات DDoS
یکی از بزرگترین چالشها در مقابله با حملات DDoS، توانایی تفکیک ترافیک واقعی کاربران از ترافیک مخرب است. هدف اصلی مهاجمان در این حملات، ترکیب ترافیک عادی و مخرب بهصورتی است که شناسایی و فیلتر کردن حملات دشوار شود و سیستم دفاعی دچار اختلال گردد.
روشهای مقابله با این نوع حملات، از جمله مسدودسازی ترافیک غیرضروری، گاهی ممکن است به اشتباه ترافیک قانونی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر این، مهاجمان میتوانند استراتژیهای خود را در واکنش به اقدامات امنیتی تغییر دهند. به همین دلیل، استفاده از یک رویکرد چندلایه معمولاً بهترین گزینه برای مقابله با این نوع حملات است.
یکی از مهمترین موانع جلوگیری از حملات اینگونه داشتن تیم پستیبانی خوب و مطمئن است. تیم پشتیبانی و امنیت فریا با تجربه پاکسازی و پشتیبانی بیش از 100 وبسایت گوناگون آماده ارائه خدمات پشتیبانی و امنیت میباشد.
مسیریابی سیاهچاله (Blackhole Routing)
یکی از ابتداییترین و سریعترین روشها برای مدیریت حملات DDoS، استفاده از رویکرد مسیریابی سیاهچاله است. در این روش، یک مسیر سیاهچاله (Blackhole) در شبکه تعریف میشود تا ترافیک ورودی به آن هدایت و حذف شود.
در ابتداییترین شکل، این روش بدون اعمال فیلترهای دقیق، تمام ترافیک ورودی (چه قانونی و چه مخرب) را به سمت سیاهچاله هدایت میکند. این مسئله میتواند باعث شود که دسترسی کاربران واقعی نیز قطع شود.
برای مثال، اگر یک وبسایت تحت حمله DDoS قرار بگیرد، ارائهدهنده خدمات اینترنتی (ISP) ممکن است تمامی ترافیک آن را به مسیر سیاهچاله هدایت کند. گرچه این اقدام از سرور محافظت میکند، اما عملاً وبسایت را غیرقابل دسترس میکند، که این همان چیزی است که مهاجم به دنبال آن بوده است.
محدودکردن نرخ (Rate Limiting)
یکی دیگر از روشهای مقابله، اعمال محدودیت بر تعداد درخواستهایی است که سرور در یک بازه زمانی مشخص میتواند پاسخ دهد. این راهکار با کاهش تعداد درخواستهای دریافتی میتواند تا حدی در برابر حملات DoS و DDoS مؤثر باشد.
این روش، اگرچه برای جلوگیری از فعالیتهایی نظیر وب اسکریپتها یا حملات بروت فورس کارآمد است، اما بهتنهایی توانایی مقابله با حملات DDoS پیچیده را ندارد. بااینحال، استفاده از محدودکردن نرخ بهعنوان بخشی از یک استراتژی کلی، میتواند تأثیر قابل توجهی در کاهش فشار روی سرور داشته باشد.
فایروال برنامههای وب (Web Application Firewall)
WAF یا فایروال برنامههای وب، ابزاری قدرتمند برای مقابله با حملات DDoS در لایه ۷ محسوب میشود. این ابزار بهعنوان یک پراکسی معکوس بین سرور و اینترنت قرار میگیرد و میتواند درخواستهای مخرب را پیش از رسیدن به سرور مسدود کند.
WAF با استفاده از قوانین تعریفشده، ترافیک دریافتی را تحلیل کرده و بر اساس الگوهای حمله، درخواستهای غیرمجاز را فیلتر میکند. یکی از مزایای بزرگ این روش، امکان تعریف و اعمال سریع قوانین جدید برای مقابله با حملات غیرمنتظره است. این قابلیت به مدیران شبکه اجازه میدهد بهصورت پویا و متناسب با شرایط، از سرورهای خود در برابر تهدیدات مختلف محافظت کنند.
انتشار شبکه Anycast (Anycast Network Diffusion)
در این رویکرد، از فناوری Anycast برای توزیع ترافیک حمله در میان چندین سرور در یک شبکه گسترده استفاده میشود. با این کار، بار ناشی از حمله میان سرورهای مختلف پخش شده و از فشار روی یک سرور خاص جلوگیری میشود.
برای درک بهتر این فرآیند، میتوان آن را به یک رودخانه خروشان تشبیه کرد که اگر بهجای عبور از یک کانال، میان چند کانال تقسیم شود، شدت جریان آن کاهش مییابد. به همین ترتیب، شبکه Anycast ترافیک حمله را به گونهای میان سرورها توزیع میکند که هر سرور تنها بخشی از ترافیک را دریافت کرده و قادر به مدیریت آن باشد.
موفقیت این روش به چند عامل بستگی دارد؛ از جمله مقیاس حمله، تعداد سرورهای موجود در شبکه Anycast، و ظرفیت آنها برای مدیریت ترافیک. اگر شبکه Anycast بهاندازه کافی گسترده و کارآمد باشد، میتواند ترافیک حمله را بهطور مؤثر کنترل کرده و اثرات آن را کاهش دهد.
پیشگیری از حملات DDoS با حدمات فریا
از جمله خدمات فریا میتوان به مواردی چون :
- پاکسازی ناشی از الودگی و فایل های مخرب
- پاکسازی دیتابیس و الودگی های آن
- پاکسازی هسته ورد پرس و فایل های جاسازی شده در آن
- پاکسازی فایل های آپلود شده در هاست و در میان تصاویر
- پاکسازی کد های مخرب موجود در افزونه ها
- و ده ها موارد مشابه دیگر
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص خدمات و مشاوره رایگان، میتوانید از طریق شمارههای تماس در وبسایت، با تیم پشتیبانی فریا در ارتباط باشید.